زینبزینب، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

♥♥شاه پریون♥♥

30ماهگی واخبار این مدت

سلام به دختر نازنینم خوبی اول از همه با تاخیر زیاد ۳۰ ماهگیت رو تبریک میگم قربونت برم عزیزم بعد از اون که به علت خونه تکونی  وکارهای زیادی که داشتم اصلا وقت نشد که برات بنویسم  خلاصه از این بگم که جمعه گذشته چون هوا خوب بود پرده ها رو بردیم  روی پشت بوم شستم البته بیشتر کارش رو مامان جون بنده خدا انجام داد منم که دیدم خیلی بیکارم فرش تو اشپزخونه رو هم بردم وشستم خیلی هوا خوب بود ولی نمیدونم چی شد که حال و روز من  داغون شد یعنی الان که یک هفته داره میگذره هنوز بعد از سه تا پنی سیلین ویه سرم وکلی قرص وشربت هنوز گلو دردم واصلا نای بلندشدن ندارم تو این وضعیت که حالا روضه های مامان جون شروع شده ومن هنوز نرفتم واینکه  ...
27 اسفند 1393

من اومدم با کلی عکس .........

سلام به دختر نازنینم وهمه دوستان عزیزم  بالاخره من اومدم پای لپ تاپ وعکسهایی که تو این چند هفته گرفتم رو بذارم . والبته الان که درگیر خونه تکونی هستیم وشماهم بسییییییییییییییییییییار همکاری میکنی واز مامان زهرای عزیز هم تشکر میکنم که به من خیلی لطف دارن والبته دوستای گل دیگه اولین عکس از کیک سیب ودارچین که خیلی خوشمزه بود, جاتون خالی   شیرینی پاپاتیا     اینم از دختر نازم که میخواستیم بریم عروسی   زینب خانوم در حرم امام رضا که دلش میخواست توی اون هوای سرد اب با...
15 اسفند 1393

روز مهندس مبارک

سلام به دخترم امروز روز مهندس  بود و یه روز معمولی مثل روزهای دیگه با این تفاوت که چون من مهندس هستم  امروز به افتخار خودم شیرینی نخودی درستیدم والبته برای شام سمبوسه درست کردم  اولین نفر خواهرم بهم تبریک گفت در دنیای مجازی ومن هم به ایشون تبریک میگم که خودش مهندس معماره وبعد پدرم که عاشقشم واگه الان من تونستم درسم رو بخونم تنها مشوقم پدرم بوده البته درسته که سرکار.نرفتم وادامه ندادم ولی همین که تونستم لیسانس روبگیرم خودش کلی کاره  خلاصه کنم از همینجا به تمام مهندسین این روز رو تبریک میگم والبته به دوتا خواهر عزیزم (نیست ماهمه مهندسیم ) وبعد به تمام دوستانم از جمله افسانه جون مامان هیچکس,فاطمه جون مامان بهار ,فاطمه ...
6 اسفند 1393
1